ذهن زیبا

خدایا ! نوشتن را به شرطی می خواهم که کلماتم عطر نفسهای تو باشد .

ذهن زیبا

خدایا ! نوشتن را به شرطی می خواهم که کلماتم عطر نفسهای تو باشد .

یکی بود یکی نبود .

یکی بود یکی نبود

زمین بود و یک دنیا تنهایی... مثل امروزهای  من !

 زمین تنها بود اولها همدمی نداشت.... کسی در منظومه هم محلش نمی گذاشت ... ولی خورشید دوستش می داشت نور می تاباند، روح می دمید در رگش ... و تنها درختان  سبز و استوار بودند گاهی همدمش! ... مدتی را تنها دور خورشید می چرخید هنوز هیچکس نبود در دلش ...یک صبح که بیدار شد روی دل رد پایی غریبه دید ...در دلش چرخی زد پشت جنگل را گشت، آبها را هم ریخت، غارها را هم دید ...ناگهان موجودی آرام سرک کشید، زمین، شادی و اظطراب و عشق را با هم چشید ... انگار زمین به آرزوی دیرینه اش به لطف خدا رسید .

 

چندین سالی گذشت. زمین مونسی تازه یافته بود و دیگر غمی نداشت... مثل دیروزهای من !

 زمین می خندید، راه می رفت، با انسان به معنای واقعی رفاقت می کرد ...حتی منظومه هم گاهی به آن دو حسادت می کرد ... و خورشید بعد از آن به احترام گوشه ای می نشست و به اصطلاح رعایت می کرد ... یک روز ناگهان زمین احساس کرد پشتش می خارد دستش را برد به پشت تا بخاراندش، اما انسان، همان مونس روزهای اول، دستش را  قطع کرد!

انگشت زمین

شد برگه های بیچاره ای که نیمه شاعرها سیاهش می کنند!

و پشت زمین

 شد فضای سبز ... شد آپارتمانهایی که دود درِش تنفس می شود ... شد چاله های عمیق و شد یک دنیا کشت و کشتار در کنار روزنه هایی از نور و عشق! ... و شد... پشت زمین خط کشی شد و انسان خود را با تمام باورهایش رواج داد! و اصلا فراموش کرد روزی را که سرک کشید و دوستی را که با بی حیایی مخلوط وظالمانه سر کشید !

باز هم غمگین شد زمین، بغض کرد... همان زمینِ خوب و شاداب ! ... سرفه هایش را در آتشفشان معنا کرد خشمش را در زلزله و اشکش را در سیلاب ! دلش که می گرفت کسوف می شد همه جا و آه که می کشید طوفان !

 

 

... و امروز کسی باید بگوید : انسان !...چرا خشم زمین را که می بینی به خدا گیر می دهی؟ خودت را بگرد بی انصاف !

 

                  

         

                                    

 

.....................................................................

همراهان من !

ضمن تشکر از همه شما که این صفحه را لایق چشمانتان می دانید خواستم بگویم: بدلیل یک مسافرت چند روزه  تا آخر این ماه ، ذهن زیبا به روز نخواهد شد.

بر خواهم گشت و با چشمانتان بازی خواهم کرد !

 

 

 

نظرات 32 + ارسال نظر
عسل جمعه 16 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:10 ب.ظ

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه
خیلی زیبا بود









































یاسمن جمعه 16 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:48 ب.ظ http://yasi5.blogfa.com

سلام دوست خوبم...........
یادمان نرود روزی که خدا زمین را آفرید زمین یکدست بود و یکپارچه ..........و زبان انسان زبان عشق بود و زندگی......و حالا فراموش کرده ایم که از خاکیم و مغرورانه پا بر آن میکوبیم .............

نازنینم چه دعا بهتر از این :
گریه ات از سر شوق
خنده ات از ته دل
و مباد هیچ غروبت غمناک!.........سفر خوبی داشته باشید

اوشگول شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:51 ب.ظ http://oshgool.blogsky.com

روزی که خدا زمین را آفرید من کخ نبودم نمیدونم چی شد.....

ابراهیم شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:09 ب.ظ

باور می کنی روزی من هم دقیقا به همین نتیجه رسیدم ؟!
سفر به خیر!

بچه رویدر شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:43 ب.ظ http://rooydarir.blogfa.com

سلام.وبلاک قشنگی است . انشا الله که روز به روز بهتر وپر بیننده تر باشد. به وبلاک ما هم سری بزن خوشحال می شم

مهدی اخلاص مند شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:41 ب.ظ http://banderekhoobom.blogfa.com

بله

کاشکی آدم بد ایناکه
کار دیـو و دبی ایناکه
دســت مــحبت یارون
یــه مـرتبه رد ایـنــاکه

کاشکی ...

کیمیا یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:02 ق.ظ http://goldenrecommend.blogfa.com

سلام دوست من
زنگی یک موهبت است

خاکی است که گلهای سرخ عشق در آن شکوفا می شوند

اشتباهی یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:01 ق.ظ http://eshtebahi.blogsky.com

سلام
میخواهم دروغ بگویم
آنقدر دروغ
که حالت خراب شود
بیا ببین....

سیبه ماندگار یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:16 ب.ظ http://www.zehneziba.blogsky.com/

درود موسی. زندگیت هم زیبا. سفر خوش

بانوی شعر دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:31 ب.ظ http://www.banoyesher.blogfa.com

خدانگهدار ...

کامیرا دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:35 ب.ظ http://bandarabbascity.blogsky.com

نمی دانم دوباره به فتوبلاگ سر زدید یا نه. سایز بزرگتر عکسی را که گفته بودید در وبلاگ قرار دادم. این هم آدرسش : http://www.tinypic.ir/images/5618suroo1.jpg
پست جدیدتان را هم می خوانم و بعد نظر می دهم.

شهرام سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:25 ب.ظ http://www.shahramclub.blogsky.com

سلام دوست عزیز ممنون از نظرت. بازم سر بزن

چوک محله سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:09 ب.ظ http://sarekoocha.blogsky.com/

پ ای راستن که اگن بد ترین موجود توی دنیا آدمن ـ بهترین موجود هم آدمن ... .

سینا سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:24 ب.ظ http://sina-s.blogsky.com

سلام دوست عزیز من سیناهستم
خوشحال می شم تو لینک دونیت یه جا رو هم به ما بدی
و ادم کنی برای لینک اطلاعات
Id: sina_s31

علی.م سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:34 ب.ظ http://www.pedroparamo.blogfa.com

سلام . منم خوندمت

عشق خدائی چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:53 ب.ظ http://mother20.blogfa.com/

سلام وب زیبا و تخصصی خوبی داری با گفتهای خوب و آموزنده خواستم بگم افرین به شما که سر شار از انرژی مثبت هستید و به مخاطب خود انرزی فکری میدهی باز به دیدارت خواهم امد
از اینکه به من سر زدی ممنون شما هم خوب فکر داری چون عاقلی و از روی عقل عاشق میشوی
چه زیباست خوب اندیشدن شما چه زیباست وبلاگ شما که نشان عمق وجود شما نسبت به زندگی شما برای ایند شما ست به به چه خوب است عشق های اسمانی از روی ایمان خدائی . اگر دوست داری قدم بر سر زمین عشق خدائی گذارید و سخن زیبائی الهی خودرا در انجا باز بگذار خوشحالی را برای بازدیدکنندگان عشق خدائی نشان بده مخصوصا دست نوشته های قشنگت راستی ونورانی باشی و شاد انشاا... http://www.mother20.persianblog.com/

بانوی شعر پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:44 ق.ظ http://www.banoyesher.blogfa.com

اینجا برای از نو نوشتن هو ا کم است / دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است ....

مهناز پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:41 ق.ظ

و زمین تنها بود
سنگ سنگش ز غمی رسوا بود
و زمین در پی نابی غمگین
بشری کاش در او پیدا بود
بشر آمد اما آنزمانی که زمین شادان بود
غرق غم شد انگار تا در او بلوا بود

نوپا پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:55 ب.ظ http://www.taheri.blogsky.com


جز دیدنت برایم , کاری دیگر نمونده
رو طاقچه’ اتاقم
عکسای تو ردیفند
جز دیدنت برایم
کاری دیگر نمونده

از دوری من و تو
ترانه ها سرودم
برای با تو بودن
نائی دیگر نمونده

از نقشه’ زندگی
روز و شبم اسیری
با یادت این نوشته
خطی دیگر نمونده

از بلبلان عاشق
بس نکته ها شنیدم
میخانه های عشقم
جامی دیگر نمونده

از پیک ناز عاشق
گلواژه ها رسیده
آخر تو با من هستی
حالی دیگر نمونده

تو از من این نوشتی
از خاطرات زیبا
بیا با لحظه هام باش
وقتی دیگر نمونده

هر گوشه’ اتاقا
با ذوق تو ردیفند
از لابلای خنده
دردی دیگر نمونده

از قطره های بارون
من زندگی گرفتم
از قطره قطره اشکم
آبی دیگر نمونده

تو آسمون قلبم
پرنده ها زیادند
با کوچ هر پرنده
بالی دیگر نمونده

حالا که وقت خنده
از آسمون رسیده
بیا با لحظه هام باش
راهی دیگر نمونده

با صورت چو ماهت
زیبایی ها پریدند
لو’ لو’ ی آسمونیت
خالی دیگر نمونده
***
(نوپا)

چوک محله پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:30 ب.ظ http://www.sarekoocha.blogsky.com/

کجایی بابا یه زنگی به ما بزن کا ...
۲۰۳۷
ok

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:37 ب.ظ

به روزم........بیا حتماْ

یاسمن پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 06:39 ب.ظ http://yasi5.blogfa.com

به روزم ........بیا

یداله شهرجو شنبه 24 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 02:47 ب.ظ http://samtedarya.blogsky.com

موسا جان سلام
با نقدی بر مجموعه ام توسط تیرداد راد به روزم ...سر بزنید خوشحال می شم

محسن شنبه 24 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:49 ب.ظ http://lovesky.blogsky.com

ممنون از اینکه همیشه به من سر میزنی خوشحالم از اینکه دوستانی مثل شما با من همراهند .از کامنت زیبایت ممنون

زهرا یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 04:46 ق.ظ http://zahra999.blogfa.com

من این ترانه را بارها شنیده ام و هر بار دلم کباب شده برای این خاک.برای مادری که مهر و خشمش دو روی یک سکه است.سکه ی حیات!

چوک سورو یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:08 ق.ظ http://suru.blogsky.com

سلام موسا گرامی و نه خسته امیدوارم که مسافرت خوش گذشته بشد . از مسافرت برگشتی سری به سورو بزن که به روز هستم
منطقه سورو تاریخ ۱۵۰۰ ساله بندر عباس

[ بدون نام ] یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:32 ب.ظ

با هرمزگانی اخباری تازه و متفاوت را تجربه کنید
http://www.hormozgani.blogsky.com/

کنج دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:19 ب.ظ http://konjzehn.blogfa.com

خوش انصاف همیشه همه چیز که تقصیر انسان نیست! زمین به اون معصومیتی که تو توصیفش کردی نیست. تا حالا خونه تون تو زلزله رو سرتون آوار شده؟ تا حالا تو سیل گیر افتادی ؟ تا حالا آتشفشان بغل شهرتون فوران کرده؟ هی ی ی ی آقا موسی

سمانه ****** شمیم عشق سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:35 ق.ظ http://shamimeeshgh.blogfa.com

بازگشتم!
نوشته ی دلنشینی بود. بخصوص بخش اول.
آپ هستم
یا علی

م. سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:00 ب.ظ http://hawra.blogfa.com

به نام خدا
سلام.


عالی بود!
لینک میکنم با اجازه!

موفق باشید
خداحافظ

فریبا صادق زاده سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:23 ب.ظ

دانشمندان ثابت کردن <کسانی که عاشق می شوند ودر ان عشق شکست می خورند سعی می کنند برای همیشه تنها و در سکوت قدم بزنند . همچنین دانشمندان بعد از تهقی قات در باری اثر این رویداد تکیت کردن زنان بسیار حساس تر از مردان هستن وشاید زنان تا مرزه جنون هم برسند اما سعی می کنند زندگی کنند چون عشق برای انان چون شمعی همیشه رونه در قلب انها نور افشانی می کند.

فرزانه پنج‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:14 ب.ظ http://www.doniayefani.blogfa.com

اینجا آپ نمیشه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد