ذهن زیبا

خدایا ! نوشتن را به شرطی می خواهم که کلماتم عطر نفسهای تو باشد .

ذهن زیبا

خدایا ! نوشتن را به شرطی می خواهم که کلماتم عطر نفسهای تو باشد .

12 سال گذشت !

12 سال گذشت!


همین دیروز بود انگار .. با چه شور و شوقی می آمدیم که وبلاگمان را بروز کنیم .. همه می امدند.. چه دوستان خوبی که از ذهن زیبا به یادگار دارم .. چه خاطرات بی نظیری که از قِبَل نگاشتن در این خانه بر ذهن و دلم نقش بسته. دلم برای آن روزها لک زده است. امروز اما، خوشحالم که خوبهای آن روزها را دارمشان.  دوستشان دارم و گه گاهی حالی میپرسیم از هم..

وبلاگ و وبلاگ نویسی هرچه داشت و نداشت، دوره ی مهمی  در زندگی ام بود.. بسیار مهم..

شاید، و فقط شاید گاهی برای درد دل آمدم. منتظرم ببینم کدامتان هنوز به خانه ام می آیید و یادم میکنید. برایم بنویسید ..از خودتان، و روزگارتان. منتظرم ..




نظرات 3 + ارسال نظر
ساحل افتاده شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 12:44 ب.ظ http://.sahel-oftadeh.blogsky

سلام وبلاگ نویس قدیمی که ذهن زیبایی داشته و دارید

آری روزگار قشنگی بود آن روز ها و امروز

روزگار غریبی است...

یاس پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1396 ساعت 12:50 ب.ظ

سلام . چقدر خوشحالم که دیدم نوشتی . من همیشه و همچنان سر میزدم و میزنم به وبلاگت . منو یادت هست؟

مرجان جمعه 7 مهر‌ماه سال 1396 ساعت 05:14 ق.ظ http://marjan0.blogfa.com

چقدر خوبه تو نوشتی. وبلاگهای من پسورداش گم شده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد