هر روز وقتی چشمانم را بر روی سپیده می گشایم زیباترین بهانه من برای شروع اولین ثانیه های تقویمم وجود نیلوفری توست .
تویی که شوق نفسهای یک در میان منی، تویی که باید نفس بکشی تا من زندگی کنم .
تا هستم با یاد تو شادم و به امید با تو بودن بر تمام لحظات زردم پشتپا می زنم .
با تو سبزم بی تو یک مصرع غم
با تو معنای وجودم شادیست،
بی تو معنای نبودن در من ،
بی تو بهتر که دلم حذف شود، از وجودِ تهیِ هر روزم
با تو اما دل من مانده که من، مردِ تنهای همین دیروزم.
یاد این ترانه ی شادمهر افتادم.. چی بود؟
عروسکی بودم برات..!
با سلام
وبلاگ و نوشته ها ی زیبایی دارید
موفق باشید.
سلام دوست عزیز
به روزم خوشحال میشم سر بزنی
دوست من سلام
به خاطر مدرکم اومدم
شوخی بود اومدم تشکر کنم و مطالب زیبای شما رو بخونم
سبز باشید و پایدار
وقتی برای اولین بار چشمهایت را دیدم احساس ناشناخته در دلم سر برداشت احساس شنا....شنا در چشمهائیکه دریا بود.
خواستم تو را با خود به جائی ببرم که غیر از تو کسی سفر نکرده ، به اعماق روحم . به سرزمین عشق ، آنجا که خورشید غروبی ندارد و از پی بهاران دل انگیزش پاییزی نیست .
سلام
خوبی؟
ممنون از حضورت در یاور همیشه مومن
باز هم سر بزن ..خوشحال میشم
موفق باشی
سلام دوست من از اینکه لطف کردی و به من سر زدی ممنون از خوندن کامنت های زیبایت استفاده میکنم ....
سلام
نوشته هات خیلی جالبه
همیشه موفق باشی
خداحافظ
وبلاگتون واقعا زیباست متن های زیبایم می گین تبریک می گم