سال نو، باشد ای خدای مجید سال بی‌جنگ و سال بی‌تهدید کسی از خون دیگری نمکد خونی از بینی کسی نچکد خلق گمراه را هدایت کن به مریضان شفا عنایت کن هر کسی خیری آرزو کرده آرزویش شود برآورده خلق را نعمت از کرامت ده دل شاد و تن سلامت ده مکن از بهر رفع مایحتاج هیچ‌کس را به چون خودی محتاج گر بر این باوری تو هم به یقین با من از صدق دل، بگو آمین
سلام خیلی با اون پست لاشخورها به بهشت نمی روند موافقم البته هستن کسانی که از مطالبی خوششون میاد و عاشق بعضی از شعر ها و نثر ها هستن و به خاطر علاقه زیاد تو وبلاگشون اونارو مینویسن وبلاگ منم جز نثر ها و شعر ها و دست نوشته های خودم کم از اینجور نثر و شعر ها نیست خوشحال میشم سری به ما هم بزنید
سیاورشن
شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:34 ب.ظ
سلام ...وقتی دست از سر خدا برداشتی خیلی بهتر می نویسی ...(چشمک)...عالی بود ....این نظر منه ....
سلام ممنونم خبر کردی . وبلاگتو خیلی دوست دارم . بخاطر مطالبش و سادگیش . نوشته هات هر چند همیشه کوتاه هستن ولی روشن و شفاف مینویسی . من این نوشته ها رو دوست دارم . توی جامعه کم نیستند از این بچه هائی که در عین بچگی معنای زندگی رو نمیفهمند . چون محکوم شدند که فقط کار کنند . بازم ممنونم از حضورت . شاد باشی
شما هم ای همه زحمت اتکشیدن به روز تکردن که بنویسی به اب نبات دوستت هه؟ بله دوست عزیز شاید دلمشغولیه شما اب نبات بشت ولی دل مشغولیه یکی دگه کلپک بشت شعرت هم خوب بود فقط اخرش یه کم نامفهوم بود
موسای عزیز سلام راستش نوشته های شما قابلیت آن را دارند که به یک شعر خوب تبدیل شوند فقط کافی است زمان بیشتری را صرف آشنایی عمیق تر با شعر کنید ادبیات امروز را خوب بشناسی و... با یک شعر تازه به روزم
کودک برای بوسه ی یخ زده ی من آإنبات می فروشد ... قیمت مهر پدریم تنها همین بود ... زیبا بود ...
دریا
دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:51 ب.ظ
سلام موسای عزیز سال نو بر شما مبارک . من امروز با شما آشنا شدم و یک دوست جدید هستم . دوستی که مثل خودت عاشق نوشتنه راستی آفرین بر این این همه حس زیبا و این همه استعداد که موهبتی است خدایی در حق شما از این به بعد می خوام هر روز به دیدنت بیام البته اگه قابل بدونی . همه نوشته های این ماه رو خوندم خیلی خوبن و می تونن خوبتر بشن . در مورد آبنبات باید بگم : ای آبنبات ای کوندروک ای قرص نعنا پرپروک آینه : زیباترین آینه ای که تا حالا دیدم . تو بودی و آیینه و آب بود غزل بود و شبهای مهتاب بود مادر : آشفتگی کلماتم سرشار از حس زیبایی حضور توست من تو را هم آوا با رویش شقایق ها احساس کرده ام ازدواج : گاهی اوقات ظلم انسانها در حق همدیگر و گاهی اوقات محبت آنها به همدیگر تولد : طپشی دیگر در نبض زمان چطور بود
سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.
سال نو، باشد ای خدای مجید
سال بی‌جنگ و سال بی‌تهدید
کسی از خون دیگری نمکد
خونی از بینی کسی نچکد
خلق گمراه را هدایت کن
به مریضان شفا عنایت کن
هر کسی خیری آرزو کرده
آرزویش شود برآورده
خلق را نعمت از کرامت ده
دل شاد و تن سلامت ده
مکن از بهر رفع مایحتاج
هیچ‌کس را به چون خودی محتاج
گر بر این باوری تو هم به یقین
با من از صدق دل، بگو آمین
سلام خیلی با اون پست لاشخورها به بهشت نمی روند موافقم البته هستن کسانی که از مطالبی خوششون میاد و عاشق بعضی از شعر ها و نثر ها هستن و به خاطر علاقه زیاد تو وبلاگشون اونارو مینویسن
وبلاگ منم جز نثر ها و شعر ها و دست نوشته های خودم کم از اینجور نثر و شعر ها نیست
خوشحال میشم سری به ما هم بزنید
سلام ...وقتی دست از سر خدا برداشتی خیلی بهتر می نویسی ...(چشمک)...عالی بود ....این نظر منه ....
سلام مهربون!
برای داشتن این همه احساس پاک بهت تبریک میگم!
یاحق!
سلام
خوب گاها باید تلخی رو با شیرینی دفع کرد
مرسی که سر زدی
به امید دیدار
پیروز و جاودان باشید
احسنت.
من اینگونه نوشتنه را خیلی دوست دارم.بازهم ادامه بده.
سلام
ممنونم خبر کردی . وبلاگتو خیلی دوست دارم . بخاطر مطالبش و سادگیش . نوشته هات هر چند همیشه کوتاه هستن ولی روشن و شفاف مینویسی . من این نوشته ها رو دوست دارم . توی جامعه کم نیستند از این بچه هائی که در عین بچگی معنای زندگی رو نمیفهمند . چون محکوم شدند که فقط کار کنند .
بازم ممنونم از حضورت .
شاد باشی
سلام
به نظر من بهترین چیز ینه که دل کسی رو شاد کنیم
پس منم با تو موافقم آخه منم آبنبات و خیلی دوست دارم...
خیلی خوبه . به سلامتی کی عروسیه ؟ مارو هم دعوت میکنی حتما نه ؟
سلام ...کوتاه زیبا وعمیق...( حسب وحالی ننوشتیم و...) ورستا به روز شد و...بی قرار حضور سبز شما ...
درود و تبریک سال نو
از اینکه بهت سر نزدم شرمنده چون ایام نوروز نبودم
اما از این به بعد مانند گذشته از وبلاگت بهره مند خواهم شد
موفق باشی
زیبا بود .
تبریک عرض میکنم . اجیر را به رویای آرزویش میتوان تسخیر کرد . امتحان کن
همیشه سرافراز
کپک ها باید بمیرند
این خاک شور است
شما هم ای همه زحمت اتکشیدن به روز تکردن که بنویسی به اب نبات دوستت هه؟
بله دوست عزیز شاید دلمشغولیه شما اب نبات بشت ولی دل مشغولیه یکی دگه کلپک بشت
شعرت هم خوب بود فقط اخرش یه کم نامفهوم بود
کاشکه بارون حرف کویر شفهمی/...
موسای عزیز سلام راستش نوشته های شما قابلیت آن را دارند که به یک شعر خوب تبدیل شوند فقط کافی است زمان بیشتری را صرف آشنایی عمیق تر با شعر کنید ادبیات امروز را خوب بشناسی و... با یک شعر تازه به روزم
کودک برای بوسه ی یخ زده ی من آإنبات می فروشد ... قیمت مهر پدریم تنها همین بود ... زیبا بود ...
سلام موسای عزیز
سال نو بر شما مبارک . من امروز با شما آشنا شدم و یک دوست جدید هستم . دوستی که مثل خودت عاشق نوشتنه راستی آفرین بر این این همه حس زیبا و این همه استعداد که موهبتی است خدایی در حق شما از این به بعد می خوام هر روز به دیدنت بیام البته اگه قابل بدونی . همه نوشته های این ماه رو خوندم خیلی خوبن و می تونن خوبتر بشن .
در مورد آبنبات باید بگم : ای آبنبات ای کوندروک ای قرص نعنا پرپروک
آینه : زیباترین آینه ای که تا حالا دیدم . تو بودی و آیینه و آب بود
غزل بود و شبهای مهتاب بود
مادر : آشفتگی کلماتم سرشار از حس زیبایی حضور توست من تو را هم آوا با رویش شقایق ها احساس کرده ام
ازدواج : گاهی اوقات ظلم انسانها در حق همدیگر و گاهی اوقات محبت آنها به همدیگر
تولد : طپشی دیگر در نبض زمان
چطور بود
سپاس از لطف شما ... دلت دریا .
سلام
من آپم
منتظرم
مادرش هم آبنبات را دوست دارد...نه برای خودش...همین است که خود را اجیر کرده...برای آبنبات...
این کار به نسبت کار قبلی زمین تاآسمان بهتر بود زبان ساده و ماسب تصویر نسبتا ً بدیع و دوری از اجحاف و حشو ، تبریک
سلام موسی جان ممنون که سر زدی.
زیبا بودَم موفق باشی.
لطیف بود! انگار دارم شل سیلور استاین می خونم... موفق باشی.
سلام.متوجه نشدم چی نوشته بودین . در ضمن وبلاگ خوبی دارین
باز هم سلام موسا جان .
ممنونم که به مه سر ازنی و منت انسی . چاکرم موفق بشی . راستی اضافه بو ( ببخشید که ای همه دیر چون ... )
چه زیبا نوشتی این زخم را ....
خوشا به حال ان کودکان که .... .....وفداکار دارند....
امروز برخی کودکان در حسرت ان آب نبات اند