میهمان خیابان که می شوم!
همان لحظه که رنگین کمانی از زشتیها به زور میهمان چشمانم می شود!
ذهنم آشفته بازار می شود !
خیلی ها نوشته اند و گفته اند که شهدا برای چه رفتند برای چه راضی شدند مادرانشان تا هم اکنون زیر خنده هاشان اشک پنهان کنند.چه می شود من هم بگویم ؟
تکراری شده است نه ؟
ولی می گویم. چون براستی که دست نیافتنی بودند . بخدا آنان برای این رنگین کمانِ زشت زحمت نکشیدند! کمی به خود بیاییم خواهش می کنم!
لبهایمان را کج نکنیم به فیلمهای جنگیمان! و حتی به نوشته های این ذهن!
این صفحه را نبندیم( شاید هم نبندیم) تا دیدیم موسا هم تکراری می نویسد!
چرا یکی بعد از دیگری راضی می شویم عروسیهامان قاطی باشد ؟! ( شاید هم راضی نشویم )
همین دیروز تعصب در چشمانمان می رقصید چه شده که حالا خود را به آنطرفها می زنیم ؟! ( شاید هم نزنیم )
خودتان را گول نزنیدخواهش می کنم!
ناخواسته هم اگر حساب کنیم دارد یادمان می رود کجا بودیم و کجا رسانیدندمان همین شهدا !
منفی نمی نویسم( شاید هم می نویسم) ولی آخر کجا می شود پنهان کنیم امروزهایمان را ؟!
حقیقت است و باید قبول کرد( شاید هم حقیقت نباشد) که خیلی هامان نمی دانیم کجا می رویم و یا اگر هم می دانیم به زور می رویم آن هم با لباس خانگی!
لباس بیرونیهامان را برای مادیات کوک می کنیم و از شهدا در سالروزشان هم خجالت نمی کشیم ! سالروز دارند مگر ؟!
بخدا شهدا هستند پس هستند. در رگ این وطن جاریند. هنوز بوی پیراهنهاشان را می شود تنفس کرد. چرا ماسک می زنیم ؟ ( شاید هم نزنیم)
بخدا دلشان به حال ما می سوزد. نرفتند که بمانیم و نبینیمشان ( شاید هم ببینیمشان)
روزگاری همه عاشق بودند عاشق !
پارک هم بوی شهادت می داد
مثل امروز کسی روی اشکِ چشمِ کودکان یتیم جُنگ شادی نداشت
سلام.بله این شهدا برای مملکت رفتن اما ما......به امید روزی که ایرنی آباد داشته باشیم
موسا جان سلام
هر چند مطلبت متفاوت از همیشه ولی لازم بود .........
خوشحالم از اینکه این مطلب رو می خونم . حرف واسه گفتن زیاده ......من هم با شما هم عقیده هستم . ولی براستی چند درصد از مردم به این حرفها توجه می کنند ؟ ..........حیف......
ممنونم از حضور سبزت...........
فقط این را می توان برای شهدا گفت:
در بهار آزادی جای شهدا خالی
...
عروسی قاطی!!! شهیدان !!! کاش فرهنگ عروسیمونو تغییر نمی دادیم ... شب عروسی دیگه انگار همه مسلمونی یادشون میره
با ارزوی سلامتی وسربلندی
سلام موسی گرامی ، خسته نبی
واقعا که با ختن و تنها برنده این بازی چند هزار اقازاده ( اغازاده) که از برکت این بازی ره صد ساله را هشت ساله پیمودند و به ثروت میلیاردی رسیدند ، برای انان نعمت بود و برای بقیه فاجعه .
موفق بشی موسی
گاهی وقت ها به راحتی نمی توان گفت که کی باخته و کی برده!
موسا جان سلام
درست است که اینترنت فضای آزادی است ولی بازهم خیلی از حرفها را نمی شود گفت ....به روزم
و خیلی از حرفها را هم می شود گفت ...
سلام.
من قبلا هم بارها اومده بودم بلاگتون.
با نوشته هاتون... و بخصوص این پست آخر موافقم
از بلاگتون خوشم اومد. با اجازتون لینکتون رو گذاشتم.
من هم آپ کردم. البته آپ ؛خداحافظی؛ یه مدت نیستم...
منتظرتون هستم
یا علی
سلام ممنون از اینکه به دلکده کوچک من سر زدین
اما نظری نداشتین؟!!
مطلبت جالب بود اما راستش...
چه فایده؟؟؟؟؟؟؟
سلام
باز هم خوندم من یه نظر دارم و اون اینکه کاش می شد آدمهایی با تفکر شما رو توی تاریخ به ثبت رسوند بهتون برای داشتن این ذهن زیبا تبریک می گم .
موفق و سرافراز باشی .
غم دل با که بگویم که همه قهر شدند با دل من ...
...
و دیگر هیچ
salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 7 final be khosos Boot DC Buzz Estefadeh kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam khosh hal shodam
behshad
bye
یک زمانی کوچه فریاد شهادت میداد
رهگذر فاتحه ای از غربت
هدیه بر خاک امیدم میخواند
رهگذر شهد شهادت نوشید
خوش بحالش جان شد
تا که بینا شود این چشم شهادت خشکید
خاک بی ارزش این تن چه کند ؟
بنویسیم مگر
با سلام شادی را برای خوبیهایت آرزو میکنم دوست داری به من هم سر بزن شاید از شما و نوشته های خوبتان چیزی یاد گرفتیم چیز ی یاد دایم خوشحالم که به وبلاگ شما سر زدم
(عشق خدائی )