کامل که باشد
قرص روی ماه تو
چراغها چقدر بیخود به نظر میرسند
و تلاش شبانهروزِ ادیسون
زیر جلوهی حضور تو
چقدر کوچک شمرده میشود!
به لطف حضور تو ... کوچهها چه آرامشی دارند !
و آدمها ... به شهردار گیر نمیدهند...که فلان معبر ... چرا بی نور است !
زیر نور ماه تو
عاشق شدن ماهیها پیداست!
وعشقبازی نیمه شبِ مادری مهربان ... با نوزادی دو روزه!
کامل که باشد
قرص روی ماه تو
حرفها رنگ مهر به خود میگیرند ... و جملهها بوی عطر
تو که رخ بنمایی ... پلکهایم راضی نمی شوند... لحظهای به هم برسند!
هوس شب بیداری می کنم ... و عشق بازی با کلمات
وذهنم
برای شعرهای نگفته نقشه میکشد
کامل که باشد
قرص روی ماه تو
آدمها شاعر می شوند ... شعرها پر نور .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن1: مثل شاگردی بازیگوش، که تعداد شیطنتهایش از حد گذشته باشد، به تو که هماکنون می خوانیَم، قول میدهم، این آخرین باری باشد که اینهمه دیر، ذهنِ زیبای من به روز میشود.
پ.ن2: بزودی عکسهای موسا با چشمان تیزبین شما بازی خواهد کرد.