آخر شب بود
همه رفته بودند انگار
بابا که آمد
مثل ابر می بارید
چشمان نوعروس!
نوعروس خندید و رفتبابا به گریه افتاد.
ازاین عروسهایی که گریه می کنن هیچ خوشم نمیاد عروس باید خوشحال باشه
گریه جنس دارد..
سلام موسا
سلام همیشه دوست.
سلامخیلی جالب بودیه سری هم به ما بزناز نظراتت بهره مند شیم
انگار مادرم گریسته آن شب ....آن شب که من عروس خوشه های اقاقی شدم...سلام زیباذهن
اپ کردم امیدوارم با امدن خودتون و گذاشتن نظر منت بر سر ما بگذاریدغریبهلطفا نظر خودتون رو در مورد پست های مختلف بگذارد متشکرم
سلامهرمز نو را بخوانید: جزیره در حاشیه ی متن...
موسا سلام.در آستانه دومین سالگرد پرواز ناگهانی پدر به احترام روح وسیع او و نیز تمرکز بیشتر بر روی تحصیل، استراحت و دوری از هیاهوهای گریبان گیر ، پس از ۵ سال وبلاگ نویسی بهتر دیدم بروم از این خانه برای همیشه،اما این پایان نیست، آغازیست بر رفتنخداحافظ وبلاگ نویسی...خداحافظ روزهای سخت و پر دردسر...خداحافظ...و سلام بر روزهای آرام و دوست داشتنی...بامداد ۲۳ آذرماه ۱۳۸۹به شما سرخواهم زد همیشه
http://www.in20years.com/
زیبا تر از همیشه.. ونگاه تیز بینت چه غوغا میکنددر دل شیرنم.
چند وقت است اینجا می اییم و جز اشک نو عروس چیزی نمیبینیم پس کی به روز می کنی؟؟
امیدوارم به زودی زود بروز شید -با شعله های خودسوزی جوون سبزی فروشی که تخت سلطنتی رو ورانداخت بروزم
http://sirous.blogsky.com/
پدر..نو عروس و رویاهای شیرین هردوشان..خدا کند که شرمنده نشود تازه داماد قصه ی تو..سلام موسی جان
ای دختکه خو اشکونش تموم بو! ... نبو ؟!
نوعروس خندید و رفت
بابا به گریه افتاد.
ازاین عروسهایی که گریه می کنن هیچ خوشم نمیاد عروس باید خوشحال باشه
گریه جنس دارد..
سلام موسا
سلام همیشه دوست.
سلام
خیلی جالب بود
یه سری هم به ما بزن
از نظراتت بهره مند شیم
انگار مادرم گریسته آن شب
....
آن شب که من عروس خوشه های اقاقی شدم...
سلام زیباذهن
اپ کردم امیدوارم با امدن خودتون و گذاشتن نظر منت بر سر ما بگذارید
غریبه
لطفا نظر خودتون رو در مورد پست های مختلف بگذارد متشکرم
سلام
هرمز نو را بخوانید:
جزیره در حاشیه ی متن...
موسا سلام.
در آستانه دومین سالگرد پرواز ناگهانی پدر به احترام روح وسیع او و نیز تمرکز بیشتر بر روی تحصیل، استراحت و دوری از هیاهوهای گریبان گیر ، پس از ۵ سال وبلاگ نویسی بهتر دیدم بروم از این خانه برای همیشه،اما این پایان نیست، آغازیست بر رفتن
خداحافظ وبلاگ نویسی...
خداحافظ روزهای سخت و پر دردسر...
خداحافظ...
و سلام بر روزهای آرام و دوست داشتنی...
بامداد ۲۳ آذرماه ۱۳۸۹
به شما سرخواهم زد همیشه
http://www.in20years.com/
زیبا تر از همیشه.. ونگاه تیز بینت چه غوغا میکنددر دل شیرنم.
چند وقت است اینجا می اییم و جز اشک نو عروس چیزی نمیبینیم پس کی به روز می کنی؟؟
امیدوارم به زودی زود بروز شید -با شعله های خودسوزی جوون سبزی فروشی که تخت سلطنتی رو ورانداخت بروزم
http://sirous.blogsky.com/
پدر..نو عروس و رویاهای شیرین هردوشان..خدا کند که شرمنده نشود تازه داماد قصه ی تو..
سلام موسی جان
ای دختکه خو اشکونش تموم بو! ... نبو ؟!